میخواستم روز شهادت حضرت امام هادی علیه السلام مطلبی داشته باشم. فکر کردم دنبال حدیثی از ایشان باشم و بعد کمی دربارهاش با هم صحبت بکنیم که به نظرم آمد همین زیارت جامعه معروف که حلال مشکلات بسیاری از دردهای جامعه امروز ما هست، حدیثی است که کم و یا شاید اصلاً به ان نپرداختیم.
میخوانیم که :«وَ ضَلَّ مَنْ فارَقَکُم...» امام میفرمایند که گمراه شد کسی که از شما جدا شد. گاهی بحث سر دشمنی است و گاه بحث سر این است که شما دشمنی نمیکنی، بلکه فقط کنار میکشی و میگوئی که من نظر خاصی ندارم. نه دشمنی میکنم و نه دوستی. نظری که جمعیت زیادی از انسانها بر اساس آن به معامله با دین و آئین و اعتقادات ناشی از آن برخورد میکنند. به عنوان مثال بحث نیابت عام از امام و ولی فقیه است.
یا میخوانیم:«... و من حاربکم مشرک...» امام میفرمایند: آنکس که با شما اهل بیت جنگید به شرک درآمده. باید اعتقاداتمان را بازسازی کنیم. این از جمله احادیث معتبر نزد ما شیعیان است. تا آنجا که امام خمینی در این باره میفرمایند اگر سند مطمئنی هم نداشتیم، سیاق و شیوه کلام نشان میدهد که فقط از معصوم بر میآید که چنین سخن بگوید. در رابطه با این فراز باید نگاهی به تاریخ بیاندازیم.
البته در این رابطه و هماهنگ و حتی تندتر از آن از حضرت امام صادق علیه السلام داریم که درباره ولایت فقیه به آن استناد میکنند که میفرمایند: هرگاه چنان حاکمی میان شما داوری کرده و حکم فرمود و سخن او پذیرفته نشد به یقین حکم خدا کوچک شمرده شده و فرمان ما را نپذیرفته و گوئی که خدا را نپذیرفته است و چنین کسی در حد شرک ورزی به خداست... (وسائل الشیعه / ج18 / ص 97)
یا میخوانیم:«و من رد علیکم فی اسفل درک من الجحیم...» که امام میفرمایند: که شما را رد کند در پائینترین درجه جهنم است... خب کافی است تا ببینیم که چه کسانی امروز به رد درجات و معصومیت و معنویت اهل بیت هدی علیهم السلام میپردازند. چه کسانی به بحث قبض و بسط شریعت میپردازند. چه کسانی از دشمنان ایران و در واقع یهودیان(صهیونیستها) که به صراحت در قرآن کریم میخوانیم:« بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهى یافت.../مائده-82) پول میگیرند تا چنین برای خود نظریه پردازی کنند و با آنکه خود حقیقت را یافتهاند، فقط به خاطر هوای نفس به رد اهل بیت پرداختهاند.
و خلاصه که در این حدیث شریف میخوانیم و به اهل بیت هدی در این آغاز فصل عبادت متوسل میشویم تا بتوانیم به آن منزل مقصود برسیم:«فمعکم، معکم، لا مع غیرکم...»
حقیقت این است که:«ذل کل شیء لکم...» در پیشگاه شما همه چیز اندک و خوار و ذلیل است و شما هستید که بالاتر هستید.
فراز به فراز این زیارت آدابی در رابطه با شیوه سخن با معصوم و مقام او نجوا میکنیم. در حقیقت معنای حقیقی تملقگوئی حقیقی و البته به معنای خوب آن را در اینجا مییابیم. در این حدیث یک دور اعتقاداتمان را مستحکم میکنیم و مرور میکنیم مواضع و وظایفمان را در برابر ایشان. و خودمان را چه دور پیدا میکنیم در برابرشان.
شاید برای بسیاری که رابطه چندانی با فضاهای معنوی ندارند دعوت به خواندن این حدیث کمی دور از انتظار به نظر برسد اما معنای بسیار زیبای آن به شکلی است که باعث میشود نظرشان را به سرعت تغییر بدهند.
حقیقتنمائی هایی که در نظر بسیاری شاید بزرگ نمائی به نظر برسد همه در این حدیث یا به عبارتی زیارت خودنمائی میکند که شما را مجبور به موضع گیری خواهد کرد.
سخن بسیار است اما چه باید گفت جز اقراری که حتی خود معصوم به ما آموزش داده:« کیف اصف حسن ثنائکم...» چگونه وصف خوبی های شما را بگویم؟...
در مناجاتی در ماه رجب داریم که ای خدای ما بین تو و آنان فرقی نیست مگر اینکه آنها بنده تو هستند...
اطلاع رسانی
تبلیغاتآگهی صلواتی میپذیریم
440784بازدید | |||
^بالا^ |
|